آشنايي با پنج روش براي كسب ثروت
مطالب زيادي براي توضيح معني ثروت وجود دارد.
 1394/12/12        2612        کار و تجارت       
مطالب زیادی برای توضیح معنی ثروت وجود دارد. ثروتمند بودن بیشتر از اینکه بهحساب بانکی افراد مربوط باشد یک کیفیت فکری است. افراد ثروتمند میتوانند در خانهای مجلل احساس فقر و بداقبالی و تنهایی کنند و در آنسوی زمین یک خانواده در خانهای کوچک در گوشهای از جهان در کنار همغذای کمی را صرف میکنند و با اندکی امکانات احساس خوشبختی میکنند.
منظور از بیان این مطلب این نیست که بگوییم ثروت یا فقر بد یا خوب است. ثروت واقعی آن است که در خانهای بزرگ در کنار خانواده با آرامش خیال و رفاه زندگی کنیم و از همه مهمتر احساس دارا بودن داشته باشیم و قدر داشتههایمان را بدانیم. معنی واقعی ثروت داشتن هر دو گوهر است.
حتماً افرادی را میشناسید که برای کسب درآمد و پیشبرد کارهای تجاری خود زمان کمی را برای استراحت در کنار خانواده خود سپری میکنند. آنها برای برطرف کردن کمبودهای مالی ، کمبودهای عاطفی در خود و خانوادهایشان به وجود میآورند. از طرفی دیگر افرادی را میبینید که بهجای داشتن آزادی فکر و عمل برای انجام کار و کسب درآمد همیشه درگیر فرزندان و همسر یا افراد دیگر خانواده هستند. بهراستی داشتن یک زندگی متعادل معنی واقعی آرامش است. آرامش به ما کمک میکند تا درراه کسب ثروت از زندگی و عمر گرانبهای خود لذت ببریم.
پایگاه خبری بازار بینالمللی کار در ادامه 5 روش برای کسب ثروت واقعی را بررسی میکند.
شایان ذکر است که مطالب در بعد بینالمللی نگارش میشود، ازاینرو مثالها و نمونهها با یک واحد پول بینالمللی بیان میشود تا مناسب تمامی فارسیزبانان گرامی باشد:
1- طرز فکر خود را متحول کنیم
باید نوع افکار خود را از مصرفکننده به تولیدکننده تغییر دهیم. بهطور مثال مصرفکننده پیتزا میخورد و تولیدکننده پیتزا درست میکند. بسیار ساده است، تولیدکننده فیلم میسازد مصرفکننده ذرت میخورد و فیلم میبیند. این بدان معنا نیست که تولیدکننده فیلم نمیبیند یا پیتزا نمیخورد بلکه به این معنی است که مصرف محصولات یا خوردن یک نوع غذا، هدف یک تولیدکننده نیست. تولیدکننده در مسیر خود از این موارد لذت میبرد ولی آن لذت او را از هدفش دور نمیکند.
صادقانه در کنارمان افراد زیادی را میبینیم که برنامهریزی خاصی برای دیدن یک برنامه تلویزیونی یا خوردن یک غذای فست فود و جمع شدن با دوستان دارند. افرادی که تولیدکننده و مولد هستند بعد از صرف غذا به وعدهی بعدی فکر نمیکنند بلکه به این میاندیشند که چگونه دیگران را به آنچه نیاز دارند برساند. ممکن است کمی شعارگونه به نظر برسد، اما اگر یک کارآفرین برجسته را زیر نظر بگیرید میتوانید بعد از مدتی این خاصیت را در او بیابید. کارآفرینان واقعی آن بیستدرصدی هستند که 80 درصد ثروت و قدرت در جهان را در اختیاردارند و آنرا از ساخت و تولید یک یا چند محصول یا خدمت به دست آوردهاند که به هزاران نفر فایده میرساند.
2- قیمت هرروز خود را حساب کنیم
هرروزمان چند میارزد؟ آیا تابهحال قیمت هرروز از عمرتان را محاسبه کردهاید؟
در هرسال تقریباً 250 روز کاری داریم و بهطور مثال اگر روزانه 4000 دلار درآمد داشته باشیم، هرسال یکمیلیون دلار پول میسازیم. پس این ارزش روزهای یک سال کسانی که سالیانه یکمیلیون دلار به ثروت خود میافزایند یا اولین میلیون دلار خود را کسب کردهاند.
در حالت عادی تصور کنید که روزانه 100 دلار درآمد دارید و حال تصور کنید فعالیت خود را در روز دو برابر کنید و درآمد شما دو برابر شود چه تغییری در سطح زندگی به وجود میآید؟ شاید کمی سطحی به نظر برسد یا با خود بگوییم که در روز بیشتر از 24 ساعت وقت نداریم اما اگر علتهای کسب درآمد را بیشتر در روز تکرار کنیم بیشتر درآمد که معلول آن علت است را به دست میآوریم. مثل رسیدگی بیشتر به لیست خریداران، دو برابر وقت گذاشتن برای راضی نگهداشتن مشتریهای دائم یا اختصاص وقت بیشتر برای بالابردن سطح تولید، اگر فروشنده هستید و هرروز 30 تماس با مشتریان میگیرد آن را به 40 تماس در روز برسانید، وقتهایی را که از دست میدهید را به حداقل برسانید و کارایی خود را بیشتر کنید و بدون هیچ تعجبی تأثیر آنرا در پایان ماه و سال خواهید دید.
تولیدکننده باشید و از زمان مصرف بکاهید. میتوانید 15 دقیقه را با همکاران خود برای نوشیدن یک چای صرف کنید یا در هنگام کار از آن لذت ببرید و همزمان مشغول تولید و خلق ثروت باشید.
3- سرمایهگذاری و ازخودگذشتگی کنیم
عدهی کثیری از مردم فکر میکنند که با ازخودگذشتگی چیزی را از دست میدهند. ممکن است مادری پول کتاب آموزشی 20 دلاری را ذخیره کند و هیچگاه نفهمد که چگونه میتوان 20 هزار دلار درآمد ایجاد کرد، اما همان مادر مهربان برای خوشحالی فرزندش بازی کامپیوتری 50 دلاری تهیه میکند.
برای ثروتمند شدن اول باید فقیر شد. بهجز افرادی که از میراث و یا بلیط بختآزمایی موقتاً کسب ثروت میکنند، باید قبول کرد که برای به دست آوردن خواستهها و رسیدن به هدفها باید هزینهی مالی و معنوی آنرا تمام و کمال پرداخت نمود.
برای رسیدن به رنگینکمان باید از باران گذشت و روزهای سخت و بحرانی را با تلاش مدریت کرد تا به رونق رسید. برای این کار بهترین روش مکتوب نمودن اهداف طولانیمدت و مرور روزانهی آنها است. زمانی که میخواهید ریسکی را انجام دهید و از حیطه راحتی خود فراتر بروید با خود 2 سؤال را مطرح کنید:
1- در بدترین حالت چه اتفاقی خواهد افتاد ؟
2- در بهترین حالت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
با پرسیدن این سؤالات از خود به این نتیجه میرسید که بدترین حالت زمانی رخ میدهد که پول درخطر باشد. پس برای کسب ثروتی فوقالعاده باید کاری فوقالعاده انجام داد درنتیجه خود را برای ریسکهای بزرگ آماده کنید و تصویری از هدف نهایی را در ذهن نگهدارید شاید با رخ دادن بدترین حالت است که شما به آن هدف میرسید. پسکاری را که میتوانید تا حد امکان انجام دهید و به هدف فکر کنید و یادتان باشد نگرانی اگر نتیجه را خراب نکند، آن را درست نخواهد کرد.
4- کارهایی را انجام دهید که ثروتمندان انجام میدهند
منظور از این تقلید یا انجام کارهای ظاهری نیست. هیچکدام از ثروتمندان را نمیبینید که روز خود را در مکانهای فقیر و با افراد فقیر بگذرانند. خود را از شرایط نیاز و مصرف به تولید و تکامل برسانید. واقعیت این است که زندگی و رفتار هر فرد بازتابی از 5 فردی است که بیش از همه با او ارتباط دارند. خود این فرد هم همین تأثیر را بر دیگران دارد.
پس کمی باید احساسات را مدریت کرد و از جمع افراد مصرفکننده یا بیهدف جدا شد. حتی اگر آن فرد دوست دوران کودکی شما باشد، با خود فکر کنید که اگر شما ثروتمند نشوید یا حتی نتوانید یک زندگی معمولی برای خود بسازید آیا دوست شما این کار را برایتان میکند؟ و یا آیا او مسئول زندگی شما است؟ اگر جواب نه باشد که تکلیف روشن است و اگر تصور میکنید که جواب آری خواهد بود کمی زندگی او را مرور کنید و ببینید بازندگی خود چه میکند؟ حتماً در او جواب نه را خواهید یافت. اما اگر مثلاً 5 سال او را نبینید و بعد از 5 سال بتوانید کاری مفید چه معنوی یا مالی برایش انجام دهید چقدر خودتان را خوشحال میکنید. پس روزها و دقایق خود را صرف روزهای بیارزش افراد دیگر نکنید. اگر میخواهید زمان خود را بر ارزشهای معنوی و تفریح صرف کنید آنرا به همسر و یا والدین خود یا انسانهایی که به اهداف خود رسیدهاند یا حداقل هدفی را دنبال میکنند بدهید.
حتی این وقت را هم میتوان بهجای دور زدن در سطح شهر و گپ زدن یا نوشیدن چای در کافه یا منزل به یک مکان ورزشی موکول کنید تا از زمان خود دو بهره همزمان ببرید.
یکی از عوامل تلف شدن زمان و به هم ریختن ذهن، درگیر شدن با رسانه بهویژه رسانههای تصویری است. حتی اگر در هنگام انجام کاری فقط صدای اخبار و وقایع ناخوش جهان یا فیلمی غیرمفید یا برنامهای در مورد جنایت و حوادث را بشنوید ضمیر ناخودآگاه آنها را ضبط میکند و بدون اینکه متوجه آن شوید ذهن را درگیر میکند.
5- ویژگیهای ذاتی خود را بکار گیرید
خداوند عادل به هر انسان تواناییهای منحصربهفرد و ذاتی بخشیده است. باید آنرا شناخت و از این نعمت استفاده نمود. بهتر است باکسانی در ارتباط باشید که این ویژگیهای فردی شمارا تمجید میکنند و مشوق شما برای استفاده از آن هستند.
بعضی از افراد ویژگی خود را نمیشناسند و بعد از مدتی آنرا فراموش میکنند و خود را زیر فشارهای محیطی، مالی یا احساسی آن چیزی میپندارند که در ذهن از خودساختهاند و اکثراً درگیر گذشته و به امید آیندهاند پس با آرامش زندگی خود را از دوران نوجوانی تابهحال مرور کنید و در خود دنبال آن ویژگی خدادادی بگردید و از آن استفاده کنید. اگر آرزو یا رؤیایی در ذهن نقش ببندد نشانهی این است که امکان رسیدن به آن وجود دارد.
دانستن دو جواب برای رسیدن به آرزوها بسیار ضروری است:
1- با بیشترین جزئیات و بدون فکر کردن به چگونه، از خود بپرسید چه میخواهید و چه آرزویی دارید؟
2- چه هزینهای را بابت به دست آوردن آنها حاضرید بپردازید؟
پایگاه خبری بازار بینالمللی کار
امیر تنهایی
Feb2016
این مطلب را به اشتراک بگذارید